كوچيك كه بودم مامانم بهم ميگفت تو يه دختر گندمي با چشماي درشتي كه توي نگاه ات برق خاصي هست و موهاي چتري گونه داري حالا تبديل شدم به يه دختر سفيد كه موهاش موج داره و ديگه چشماش برق نميزنه ، همشون ميگن شخصيتت ولي من تنها يك هوس و تنهايي در همه كشف ميكنم ، شما ميدونين من ازدواج كردم يعني عقدم با يك فرشته ازدواج كردم كه تمام اين ابرازها رو ميدونه و سنگ صبورم انقدر ادمي كه باهاش ازدواج كردم واسم مقدسه كه نميخوام راجع بهش هيچ كجا حرف بزنم
نشستم تو اورژانس پرستار ميگه
خانوم دكتر بعضي تا ابد تو ذهن ادم ميمونن ميگم خب ميگه منظورم شمايي
دارم راه ميرم همه ميپرسن دانشگاه ازادي اخه جديدا روتيشن اورژانس چندتا ازاديا ميان بيمارستان ما ،ميگم چرا؟
ميگه اخه سر تيپ ات به سراسريا نمياد
يه مش ادم با قضاوت .
نميدونم حس خوب بگيرم يا بد ، صادقانه بگم حس بدي داره خيلي بد
درباره این سایت